جدول جو
جدول جو

معنی قزل بلاغ - جستجوی لغت در جدول جو

قزل بلاغ
(قِ زِ بُ)
دهی از دهستان آواجیق بخش حومه شهرستان ماکو واقع در 28 هزارگزی شمال باختری ماکو و 16 هزارگزی شمال خاوری کلیساکندی و 8 هزارگزی جنوب مرز ایران و ترکیه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری سالم است. سکنۀ آن 160 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد، و میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی ماهی کوچک با خال های سرخ رنگ و گوشت لذیذ که در آب های شیرین و رودخانه ها زیست می کند
فرهنگ فارسی عمید
(قِ زِ بُ)
دهی از دهستان سارال بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج واقع در 28 هزارگزی جنوب باختری دیواندره و 6 هزارگزی باختر نعل شکن. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه 130 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، توتون، حبوبات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ بُ)
دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 15 هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 24 هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 276 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات و نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ بُ)
دهی از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 87 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 8 هزارگزی خاور شوسۀ شاهین دژ به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 48 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، نخود، کرچک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ تَپْ پَ)
دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 20500 گزی باختری آقکند و 3500 گزی شوسۀمیانه به زنجان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 163 تن. آب آن از دو رشته چشمه است. محصول آن غلات، حبوبات، سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ بُ)
دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، واقع در 20000گزی جنوب شهر بیجار و 9000گزی باختر راه شوسۀ بیجار به همدان. هوای آن سرد و دارای 245 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه، گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو ودبستان نیز دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ)
نوعی از ماهی است. (آنندراج، از سفرنامۀ شاه ایران). نوعی است از ماهی که نقطه های سرخ بر اعضاء دارد و گوشت آن لذیذ ولطیف تر از ماهیان دیگر است. (از سنگلاخ: قیزیل آلا)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ دَ رَ)
دهی از دهستان ساری سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو واقع در 40 هزارگزی جنوب باختری پلدشت و در مسیر شوسۀ ماکو به شوط. موقع جغرافیایی آن دره و معتدل سالم است. سکنۀ آن 272 تن. آب آن از زنگمار و چشمه و محصول آن غلات، پنبه، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه شوسه دارد. این ده قشلاق ایل جلالی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ زَ)
دهی است از دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه، واقع در 29 هزارگزی جنوب خاوری شاهین دژ و 7500گزی جنوب باختری راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب. هوای آن معتدل و دارای 357 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، بادام، حبوبات، کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خَ کُ نِ / نَ)
دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 118 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ بُ)
باروی قزل آلان، باروی معروفی است در گرگان که اسکندر کبیر به منظور دفاع از گرگان و دههای اطرافش در مقابل حملات قبایل وحشی مشرق ساخت و انوشیروان ساسانی (530- 578 میلادی) آن را تعمیر کرد. و آن را دیوار قزل آلان نیز مینامند. (مازندران و استرآباد رابینو ص 112)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ بُ)
دهی از دهستان احمدآباد بخش تکاب و 17 هزارگزی شمال خاوری راه ارابه رو تکاب به شاهین دژ. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل سالم است. سکنۀ آن 743 تن. آب آن از رود خانه سارق میباشد. محصولات آن غلات، بادام، حبوبات، کرچک. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ بُ)
چهل چشمه
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ بُ)
دهی از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار واقع در 54 هزارگزی جنوب باختری حسن آبادسوگند و کنار راه عمومی بیجار به تکاب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 620 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالیچه بافی و جاجیم بافی است. راه مالرو و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
ترکی - پارسی تلاجی (گویش مازندرانی) سرخه کولی (گویش گیلکی) آسلاک کولی (گویش گیلکی) گونه ای ماهی. یک نوع ماهی که بدنش خالهای سرخ رنگ دارد و گوشتش هم لذیذ است
فرهنگ لغت هوشیار
از انواع ماهی فلس دار از تیره آزادماهیان دارای گوشت لذیذ که در آب شیرین زندگی می کند
فرهنگ فارسی معین
از انواع ماهی رودخانه ای مازندران و گیلان
فرهنگ گویش مازندرانی